Sunday, January 3, 2010

ولايت خطيب؟ يا ولايت فقيه؟ قسمت سوم

بسمه تعالي



.یادآوری:ابتدا معنای ولایت را شرح دادیم، سپس معنای فقیه را گفتیم و مشخصاتش را شمردیم. آنگاه گفتیم حوزه و دانشگاه همچون هم نیاز به مدرک دارند و با مثالی به طور کامل توضیح دادیم.

حال به حوزه برگرديم. در حوزه های علميه مدارج متفاوتی دارد. ابتدايی ترين آن ثقة الاسلام است که هنگامی طلبه اجازه عمامه سر گذاشتن و لباس پوشيدن دارد که به اين درجه رسيده باشد. ثقة الاسلام ها اکثرا روضه خوان های جوان هستند و علم مذهبی و فقهی آنان به دليل درس نخواندن زياد نيست. در مقايسه می توان مدرک ليسانس را معادل اين درجه آورد. بعد از گذراندن چند سال در حوزه و درس خواندن در حضور علما، طلبه به درجه ای می رسد که می توان او را حجة الاسلام ناميد. اصولا در مملکت ما هر ثقة الاسلامی حجة الاسلام و هرحجة الاسلامی آيت الله و هر آيت الله مرجع ناميده می شود. البته در سال 1368 ديده شده است که ثقة الاسلامی را مرجع ناميده اند و خود او در اين توهم خطرناک فرو رفته است و بدون داشتن نامه يا شهادتنامه از اساتيدش که مدرک مرجع محسوب می شود، فتاوای زيادی داده است و توضيح المسايل چاپ نموده است. به قول معروف روضه خوانی بود که به ناگاه مرجع شد.البته این روزها شاهد آن هستیم که مرجعی با اجازه رسمی از علمای بزرگ ،کسی که 16 سال مرجع است از سوی نهادی که هیچ صلاحیتی ندارد خلع مرجعیت می شود وآقای یزدی که در آیت الله بودنش بحث هست آیت الله صانعی را به دستور رهبری، بدون صلاحیت میخواندکه این اتفاقات فقط در نظام سلطه و حکومت اسلامی دروغین اتفاق می افتد. بهتر است از بحث اصلی خارج نشويم. در ولايت فقيه، ولايت از آن فقيه است و فقيه در درجات حوزوی مرجعی است جامع الشرايط و اعلم علما است. بنا به مثال در عصر حاضر حضرت آيت الله العظمی سيد علی سيستانی مرجع اعلم هستند و چون در عراق زندگی می کنند رهبری مردم عراق و شيعيان عراق را به عنوان مرجعية العليا بر عهده دارند و مرحوم آيت الله العظمی منتظری فقيه ايران بود و تعداد مقلدينش خود نشان دهنده حق غصب شده رهبری ايرانيان می دهد. البته لازم به ذکر است که پس از بیانیه رحلت آیت الله العظمی منتظری از سوی آیت الله سیستانی، تمام خط مشی و منش فکری مرحوم آیت الله منتظری مورد تایید آیت الله سیستانی قرار گرفت. اين دو افرادی هستند که تقريبا اکثر علمای موجود در عصر حاضر به فقاهتشان اذعان دارند. فقيه کسی است که مرجع است، عادل است، عالم است و مورد وثوق جامعه حوزوی است. مرجع بودن شرايط دارد که به بخشی از آنها در فوق اشاره شد. عادل بودن به معنای داشتن عدالت در قضاوت، اجرای حکم خدا در نوع زندگی، دروغ نگفتن، ريا نکردن، تهمت نزدن، ارزش به ديگران دادن و جان مردم را مهم دانستن، ايستادن در مقابل کژی هايی که تندروها و متحجرين از اسلام ناب محمدی بوجود می آورند. عادل بودن سخت است. مرحوم آيت الله خمينی تا قبل از انقلاب اسلامی نمونه ای از يک فقيه کامل بود که فتواهای مهمی در مقابل رژيم غاصب و ستمگر پهلوی داد. برای همين مردم او را به عنوان رهبر خود قرار دادند. مجلس خبرگان رهبری، مجلسی است متشکل از فقها، علما، مجتهدين و مراجع که بايد عملکرد رهبری را زير نظر بگيرند. نمايندگان مردم موظف هستند و تکليف شرعی دارند تا عملکرد رهبر را طوری بررسی کنند که حتی اجازه فکر به اقتدار هم به وی ندهند. کوچکترين تهمت، دروغ، ظلم و ديگر گناهان کبيره او را از عدالت ساقط می کند و ولايتش باطل می شود.

ادامه دارد.......

اللهم عجل لولیک الفرج

مدرسین وطلاب سبز حوزه علمیه قم

7 comments:

Anonymous said...

خدا عمرتون بده ... ببین چطور به نام دین مردم رو نابود میکنند. به خدا من در این مملکت غریب دیگه جرئت ندارم بگم شیعه بسیاری از دوستان شیعمون که با هم مسحد میرفتیم اینجا دیگه نمیان یا میگن میخوان از این تفسیر خشن اسلام که در روز روش دستور به کشتار مردم میده دوری کنن. کمک کنیم ایران بهتری بسازیم

نیما said...

شجاعت شما ستودنی است ،
زمان این است که بی دین و دین دار ، مذهبی و سکولار ، دست به دست هم داده و بساط ناحق را در هم کوبند.
یادتان باشد که کسی که دین ندارد میتواند آزاده باشد، همان گونه که کسانی که ادعای دیندااریشاان گوش فلک را کار کرده ، ولی ستمگری شان خون جوانان را در جای جای این مملکت جاری نموده ،
پس بیاید این مرزبندیهای بی دین و دین دار را برداریم ، و صفی از آزادگان را تشکیل دهیم، باری که جوانان این مملکت هم پس از سالها میوه مبارزات ۲ قرن برای آزادی و مردم سالاری را برداشت کنند
با درود به شما طلاب آزاده

mehrdad said...

ya hojat ebn hassan rishe zolmo bekan.
zohor kon va ba aftab zohorat tigh bar zalem bekesh.

Anonymous said...

امام خمینی در جلد 17 صحیفه نور درباره آیت الله صانعی نوشته اند؛ «من آقای صانعی را مثل یک فرزند بزرگ کرده ام. آقای صانعی وقتی که سال های طولانی در مباحثاتی که ما داشتیم تشریف می آوردند. ایشان بالخصوص می آمدند با من صحبت می کردند و من حظ می بردم از معلومات ایشان. و ایشان یک نفر آدم برجسته یی در بین روحانیون و مرد عالمی است.»

ایرانی وطن پرست said...

سلام! بسيار ممنون و متشكريم كه جان بر كف نهاده و می نویسید. بسیار متشکریم که روشنگری می کنید. خدای رحمان پشت و پناهتان، همیشه سبز باشید. سبز یعنی استقامت تا بهار

مدرسین و طلاب سبز حوزه علميه قم said...

بسم الله الرحمن الرحیم

از تمامی شما ممنونیم، حمایتتان امید
ما و نظراتتان دلیل ادامه راه

موید باشید

Unknown said...

خدا را صد هزار بار شکر که امثال شما هنوز در حوزه علمیه نفس میکشند و رشد می کنند.
خداوند پشت و پناه شما