ولايت خطيب؟ يا ولايت فقيه؟ قسمت ششم

بسمه تعالی

یادآوری:

ابتدا معنای ولایت را شرح دادیم، سپس معنای فقیه را گفتیم و مشخصاتش را شمردیم. آنگاه گفتیم حوزه و دانشگاه نیازبه مدرک دارند و با مثالی به طور کامل توضیح دادیم سپس گفتیم خطیبی را مرجع نامیدند و او در این توهم فرو رفت که واقعا مرجع است. سپس وظیفه قانونی و تکلیف شرعی مجلس خبرگان را گفتیم و به آنجا رسیدیم که هر کس ولی فقیه باشد، با اولین گناه از عدالت ساقط و دیگر ولایت نخواهد داشت و گفتیم مردم ما ولی فقیه و مرجعی را می پسندند که بر مردم ولایت نظارتی صرف داشته باشد و لاغیر و نه حکومت کند. وداع با شکوهمان را با مرحوم آیت الله العظمی منتظری گواه این امر خواندیم. و دلایل ساقط شدن آقای خامنه ای در صورت فقاهت نه خطابت از ولایت را هم گفتیم:

بديهی است که اگر در جامعه اتفاقی بيافتد، حاکم آن جامعه مسئول است و در قيامت بايد جوابگوی خلق و خالق باشد، پس مسئوليت همه خونهای بی گناه به زمین ریخته با شخص آقای خامنه ای است پس او از عدالت به دليل گناهانی که در بالا اشاره شد به طور طبیعی ساقط است. فرمان به قتل های فراوانی که شخص آقای خامنه ای داده است غیر قابل انکار است است، پس ولايتش را به فرض واجد الشرايط بودن در زمان تاجگزاری امروز ديگر باطل شده اعلام می کنیم. همینطور اعضای غیر مجتهد و غیر فقیه درباری که به نا حق و با تقلب مانند همین انتخابات به مجلس خبرگان راه یافتند، اقل وظیفه شرعی خود را انجام نداده اند و در برابر ملت شریف ایران باید پاسخگو باشد.

کسی که همه را دشمن می داند، کسی که همه را گمراه می داند، کسی که خود را در جايگاه خدا دانسته و عقوبات دنيوی که به ناحق بر سر آیات اعظام شریعتمداری، قمی، روحانی (که هم اکنون در محاصره خانگی به سر می برد)، و همچنین محاصره بیت آیات اعظام صانعی و دستغیب و تمام مراجع آزاد و مردمی و حصر خانگی و محدود کردن مرحوم آيت الله العظمی منتظری، آورده است بزرگترین سند انحراف از خط ضروریات و مسلمات فقه اسلامی است که ای کاش ایشان از فقاهت بهره ای داشت تا به این حقایق آگاه می شد. در پایان از همه مردم به پا خواسته ایران عزیز از آنچه هوشیارانه انجام داده اند و نتیجه اش اقرار به شکست آقای خامنه ای در اولین سخنرانی بعد از حوادث عاشورا است، بی نهایت سپاسگزاریم و مژده می دهیم که آزادی در راه است.

مدرسین و طلاب سبز حوزه علمیه قم